معنی عباس خان - جستجوی لغت در جدول جو

عباس خان

لغت نامه دهخدا

(رُ طِ)

دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس دارای 160 تن جمعیت. آب ده از قنات و محصول عمده آن غلات و چغندر و گاورس میباشد. راه آن اتومبیل رو است و از آثار باستانی کاروانسرای شاه عباسی دارد و نیز معدن زغال سنگ در این ده وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)

لغت نامه دهخدا

بای خان

دهی از دهستان بیات بخش نوبران شهرستان ساوه، سکنه 115 تن، محصول آن غلات، بنشن، شغل اهالی زراعت و گله داری، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)

لغت نامه دهخدا

عباس خان مشهد

(عَبْ با رَ قَ)

دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان مشهد. واقع در 69هزارگزی شمال باختری مشهد و کنار کشف رود. ناحیه ای است واقع در جلگه و آب و هوای آن معتدل است. 28 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات، چغندر و کنجد است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)

لغت نامه دهخدا

چنارعباس خان

(چِ عَبْ با)

دهی در مرکز دهستان چهاردولی بخش اسدآباد شهرستان همدان که در 15 هزارگزی شمال قصبۀ اسدآباد کنار راه مالرو عمومی اسدآباد به قروه واقع است. دامنه و سردسیر است. 828 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه ها. محصولش غلات، لبنیات، حبوبات، انگور و توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان بافتن جاجیم و گلیم وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)

لغت نامه دهخدا

ده عباس خان

(دِهْ عَبْ با)

دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در شش هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 195 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)

لغت نامه دهخدا

عباسیان

فرزندان عباس که به فرمانروایی رسیدند

فرهنگ لغت هوشیار

باد خان

بادخانه، بادگیر، گذرگاه باد

فرهنگ فارسی معین

عباس خون

در تعزیه به کسی اطلاق می شود که در نقش عباس معروف به قمربنی

فرهنگ گویش مازندرانی

عباس خونی

نغمه ای مربوط به موسیقی چوپانی مازندرانعباس خونی از جمله

فرهنگ گویش مازندرانی

معنی عباس خان - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما